معنی از این لحظه
حل جدول
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
فرهنگ معین
یک چشم به هم زدن، یک دم، جمع لحظات. [خوانش: (لَ ظَ یا ظِ) [ع. لحظه] (اِ.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
دم
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ عمید
یک چشم به هم زدن، یکدم،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آن، ثانیه، حین، دقیقه، دم، لمحه، نفس، وقت، وهله
فرهنگ فارسی هوشیار
یکبار نگاه کردن بگوشه چشم، طرفه
معادل ابجد
1012